چرا بازار آهن سرد است؟

🔻بازار کردستان:

بازار آهن و به‌ویژه ورق‌های فولادی سرد نورد (ورق روغنی) یکی از مهم‌ترین بخش‌های زنجیره ارزش فولاد در ایران است. این محصول نه تنها در صنایع داخلی مانند خودروسازی، لوازم خانگی، صنایع بسته‌بندی و ساخت‌وساز کاربرد کلیدی دارد، بلکه ظرفیت بالایی برای صادرات نیز فراهم می‌کند. با این حال، مسیر تولید و صادرات آن تحت تأثیر مجموعه‌ای از متغیرها قرار دارد که مهم‌ترین آنها نرخ ارز، سیاست‌های ارزی از جمله ارز نیمایی، و محدودیت‌های تجاری ناشی از تحریم‌ها و مقررات داخلی است.

تولید ورق روغنی در ایران
ورق‌های روغنی از طریق فرآیند نورد سرد تولید می‌شوند. کارخانه‌های بزرگ فولادی ایران مانند فولاد مبارکه اصفهان، هفت‌چشمه و تعدادی از واحدهای خصوصی در این زمینه فعال‌اند. ظرفیت تولید این محصولات متناسب با تقاضای داخلی طراحی شده اما در سال‌های اخیر، به دلیل رکود بازار داخل و رشد نرخ ارز، انگیزه صادرات افزایش یافته است.

عوامل اثرگذار بر تولید داخلی
قیمت مواد اولیه: قیمت اسلب و ورق گرم (ورودی خطوط نورد سرد) وابسته به بازار جهانی فولاد و نرخ ارز است.
هزینه انرژی و دستمزد: ایران مزیت نسبی در انرژی دارد، اما نوسانات سیاستی دولت (حذف یارانه‌ها یا افزایش تعرفه‌ها) می‌تواند هزینه تولید را افزایش دهد.
دسترسی به تکنولوژی و قطعات یدکی: به دلیل تحریم‌ها، تأمین ماشین‌آلات و قطعات خطوط نورد با دشواری مواجه است و وابستگی به واردات غیرمستقیم دارد.

۲. نقش نرخ ارز در بازار آهن و ورق روغنی
الف) اثر نرخ ارز بر تولید
افزایش نرخ ارز باعث بالا رفتن بهای مواد اولیه وارداتی (قطعات، مواد مصرفی، افزودنی‌ها) می‌شود.
در عین حال، چون محصولات فولادی ایران بر پایه ریال قیمت‌گذاری داخلی دارند، با رشد نرخ ارز قدرت رقابتی صادراتی افزایش می‌یابد.

ب) اثر نرخ ارز بر صادرات
ریال ضعیف‌تر به صادرات جذاب‌تر می‌انجامد. زیرا صادرکننده می‌تواند با فروش به دلار یا یورو، معادل ریالی بالاتری دریافت کند.
اما نوسانات شدید نرخ ارز ریسک برنامه‌ریزی صادراتی را بالا می‌برد. شرکت‌ها نمی‌دانند قراردادهای بلندمدت به نفعشان خواهد بود یا نه.

ج) نقش چندنرخی بودن ارز
وجود ارز دولتی، نیمایی و آزاد، فضای رانتی ایجاد کرده است. برخی شرکت‌ها از مابه‌التفاوت نرخ‌ها سودهای غیرمولد می‌برند، در حالی که تولیدکننده واقعی با محدودیت دسترسی به ارز ارزان مواجه است.
سامانه نیما (نظام یکپارچه معاملات ارزی) از سال ۱۳۹۷ ایجاد شد تا مدیریت منابع ارزی صادراتی و تأمین نیازهای وارداتی کشور را سامان دهد. اما این سیستم برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان آهن و ورق روغنی مشکلات زیادی به همراه داشته است.

سامانه نیما، نرخ دستوری
صادرکننده موظف است ارز حاصل از صادرات را با نرخ نیمایی عرضه کند که معمولاً کمتر از نرخ بازار آزاد است. این موضوع سودآوری صادرات را کاهش می‌دهد.

تاخیر در بازگشت ارز
بانک مرکزی صادرکنندگان را موظف به بازگشت ارز در مهلت مشخص کرده است. اما به دلیل محدودیت‌های نقل‌وانتقال پول (تحریم بانکی) این بازگشت دشوار و پرهزینه است.

عدم تطابق نیازهای وارداتی
صادرکننده می‌خواهد از ارز خود برای واردات مواد اولیه خاص استفاده کند، اما سامانه نیما به‌طور محدود و بروکراتیک اجازه می‌دهد.

ریسک قوانین متغیر
مقررات بازگشت ارز و نرخ نیمایی مدام تغییر می‌کند. این نااطمینانی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان دردسرساز است.

محدودیت‌های تجاری و تحریم‌ها
علاوه بر نرخ ارز و سامانه نیما، محدودیت‌های ناشی از تحریم‌ها و سیاست‌های تجاری نیز بازار آهن و ورق روغنی را متاثر می‌کند.

الف) محدودیت‌های تحریم
مشکل نقل و انتقال پول: بسیاری از مشتریان خارجی حاضر به معامله مستقیم با ایران نیستند. در نتیجه صادرات اغلب از مسیر کشور ثالث (امارات، ترکیه، عراق) انجام می‌شود که هزینه‌بر است.
هزینه بیمه و حمل‌ونقل: کشتی‌ها و بیمه‌گران بین‌المللی در تجارت با ایران محدودیت دارند. این باعث افزایش کرایه حمل می‌شود.
محدودیت در دسترسی به بازارهای پیشرفته: ایران نمی‌تواند به‌طور مستقیم به اروپا یا آمریکا صادر کند و عمدتاً به کشورهای همسایه یا آسیای میانه و آفریقا محدود است.

ب) محدودیت‌های تجاری داخلی
عوارض صادراتی: دولت در برخی دوره‌ها برای کنترل بازار داخلی، عوارض سنگین روی صادرات وضع می‌کند. این امر انگیزه صادرات را کاهش می‌دهد.
ممنوعیت‌های مقطعی صادرات: بعضاً دولت برای تأمین نیاز صنایع داخلی، صادرات ورق را متوقف می‌کند. این سیاست‌های ناگهانی اعتماد مشتریان خارجی را از بین می‌برد.

تأثیر متغیرها بر رفتار بازار
با ترکیب متغیرهای یادشده می‌توان چنین نتیجه گرفت:
نرخ ارز بالا انگیزه صادرات را افزایش می‌دهد، اما سیاست نیمایی سود آن را خنثی می‌کند.
تحریم‌ها مسیر صادرات را پرهزینه‌تر کرده‌اند، ولی بازارهای همسایه همچنان جذاب‌اند.
موانع داخلی (عوارض و ممنوعیت‌ها) بزرگ‌ترین مانع ثبات در قراردادهای خارجی هستند.

استراتژی‌های تولیدکنندگان و صادرکنندگان
برای مدیریت این شرایط، تولیدکنندگان و صادرکنندگان ورق روغنی به راهکارهای زیر روی آورده‌اند:
صادرات غیرمستقیم: استفاده از شرکت‌های واسطه در امارات، عمان یا ترکیه.
تهاتر کالا: در شرایط محدودیت ارزی، تهاتر فولاد با مواد اولیه یا کالاهای مصرفی رواج یافته است.
تنوع‌بخشی بازار: تمرکز بر بازارهای عراق، افغانستان، آسیای میانه، پاکستان و شمال آفریقا.
ارتقای کیفیت و بسته‌بندی: برای رقابت در بازارهای پرریسک، کیفیت و خدمات پس از فروش اهمیت بیشتری یافته است.

آینده مبهم بازار
چشم‌انداز بازار ورق روغنی در ایران به شدت به تحولات ارزی و سیاسی بستگی دارد:
در صورت تک‌نرخی شدن ارز، سودآوری صادرات افزایش می‌یابد و انگیزه تولید بیشتر خواهد شد.
رفع یا کاهش تحریم‌ها می‌تواند دسترسی ایران به بازارهای گسترده‌تر (اروپا، شرق آسیا) را باز کند.
اصلاح سیاست‌های تجاری داخلی مثل حذف عوارض و ثبات‌بخشی مقررات، اعتماد مشتریان خارجی را بیشتر خواهد کرد.

سخن آخر
دو سال پیش انجمن فولاد ایران طی نامه‌ای به رئیس‌جمهور مواردی را مطرح کرد که هنوز به قوت خود باقی است.‌
انجمن فولاد در نامه خود با اشاره به مازاد تولید محصولات زنجیره فولاد نوشت: «سیاست عوارض صادراتی برای کالاهایی به کار می‌رود که در داخل دچار کمبود هستند، حال آنکه در زنجیره فولاد به ویژه در محصولاتی مانند بیلت و بلوم، اسلب و گندله با مازاد تولید حتی تا دوبرابر نیاز داخلی نیز مواجه هستیم. در چنین شرایطی وضع عوارض و ایجاد محدودیت های صادراتی برای فولاد چه توجیهی دارد؟»
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در نامه خود به دامپینگ روسیه در بازارهای جهانی فولاد هم اشاره کرده و از معاون اول رئیس جمهور پرسیده بود: آیا وضع عوارض صادراتی آن هم در حالی که رقبای منطقه‌ای فولاد ایران همچون روسیه در حال ارائه مشوق‌های صادراتی به صادرکنندگان خود حتی به بهای دامپینگ بین‌المللی هستند، موجب تضعیف صادرات فولاد ایران و کاهش ارزآوری این صنعت نخواهد شد؟ آیا چنین اقدامی توقف طرح‌های توسعه‌ای تولید فولاد کشور به دلیل فقدان منابع لازم را موجب نخواهد شد؟

بازار تولید و صادرات ورق‌های روغنی در ایران تابع شبکه‌ای پیچیده از متغیرهاست. نرخ ارز به‌عنوان متغیر کلیدی نقش دوگانه دارد: افزایش آن قدرت صادراتی را بیشتر می‌کند اما هزینه‌های تولید را نیز بالا می‌برد. سامانه نیما با تحمیل نرخ دستوری و الزامات بازگشت ارز، انگیزه‌های صادراتی را محدود می‌سازد. تحریم‌ها نیز با ایجاد هزینه‌های پنهان در نقل‌وانتقال پول و حمل‌ونقل، توان رقابتی ایران را کاهش می‌دهند. در کنار این‌ها، سیاست‌های متغیر دولت در حوزه عوارض و ممنوعیت‌ها، فضای پیش‌بینی‌پذیر برای فعالان اقتصادی را تضعیف کرده است.
بنابراین، آینده این بازار وابسته به اصلاح ساختار سیاست‌های ارزی، تجاری و رفع نسبی محدودیت‌های خارجی است. اگر چنین اصلاحاتی صورت گیرد، با توجه به ظرفیت بالای تولید فولاد در ایران و موقعیت جغرافیایی مناسب، بازار ورق روغنی می‌تواند به یکی از مزیت‌های صادراتی پایدار کشور به خصوص در میان همسایگانی چون عراق و اقلیم کردستان تبدیل شود.

اخبار مرتبط