🔻بازار کردستان:
به مناسبت شرکت در کنفرانس جینوساید، رهسپار سلیمانیه شدم و این فرصت را یافتم که در این شهر بچرخم و تماشاگر وضعیت زندگی مردم آنجا باشم. در این شهر نشانی از فقر و فلاکت نمیبینی. به رغم اینکه حقوق کارمندان به دلیل سیاستهای فاجعهبار حکومت مرکزی در بغداد چند ماه است پرداخت نشده است زندگی مردم به روال عادی ادامه یافته است.
نرخ بیکاری در استان سلیمانیه حدود ۱۱ درصد است.
اقتصاد استان، هرچند وابسته به نفت است، با رشد بخشهای خدمات، کشاورزی و گردشگری به تدریج بهبود یافته است.
این استان بیش از ۵۰ بیمارستان و ۵۰۲ مرکز درمانی دارد .
در زمینه آموزش، بیش از ۶۰۰ مدرسه ابتدایی، ۳۱۰ دبیرستان و ۱۵ مؤسسه فنیحرفهای وجود دارد.
دانشگاههای مهمی مانند دانشگاه آمریکایی سلیمانیه (از ۲۰۰۷) و دانشگاه جدید سلیمانیه (از ۱۹۹۱) با آموزش به زبانهای کردی، عربی و انگلیسی فعالاند.
نتایج سرشماری اکتبر ۲۰۲۴ و انتشار اولیه در نوامبر همان سال نشان میدهد:
حدود ۸۵ درصد جمعیت استان ساکن مناطق شهری هستند .
جمعیت استان سلیمانیه ۲.۲۷ میلیون نفر برآورد میشود. در حوزه مسکن، ۸۴ درصد مردم از کیفیت زندگی در دوران جابجایی رضایت دارند.
اعتماد به جامعه میزبان نیز بسیار بالا گزارش شده است.
پس از سقوط رژیم بعث در ۲۰۰۳، سلیمانیه شاهد رشد اقتصادی، توسعه ساختوساز و طراحی و تاسیس شهرکهای مدرن بوده است.
مراکز فرهنگی چشمگیری دارد: موزهها، گالریها، فضاهای هنری و فرهنگی متعدد.
هنگامی که در سلیمانیه میگردی، خودروهای لوکس و گرانقیمت آمریکایی و آلمانی و ژاپنی مسحورت میکند؛ اقلیم کردستان این بخت را داشته که صنعت تولید خودروسازی داخلی راه نیندازد و مردم را گرفتار خودروهای بنجل نکند.
سلیمانیه در دوره عثمانی
سلیمانیه در سال ۱۷۸۴ بهدست ابراهیم پاشای بابان بنیانگذاری شد، بهعنوان مرکز امارت بابان یکی از مهمترین کانونهای فرهنگی و اقتصادی کردها در قلمرو عثمانی بهشمار میرفت.
سلیمانیه در آن دوران بر پایه کشاورزی، دامداری و تجارت محلی اداره میشد. زمینهای حاصلخیز اطراف شهر، بهویژه درهها و دشتهای حاصلخیز شاربازیر و حلبجه، تولید غلات، انگور، و میوههای متنوع را ممکن میساخت. دامپروری و تولید لبنیات نیز رواج داشت. صنایع دستی مانند قالیبافی و بافت پارچههای سنتی کردی (شال و فَرّ) نیز بخشی از اقتصاد شهری را تشکیل میداد. سلیمانیه از راههای کاروانی به کرکوک، موصل، کرمانشاه و همدان وصل میشد و همین امر تجارت کالاهایی چون پارچه، ادویه، و اسلحه را تقویت میکرد. با این حال فشارهای مالیاتی عثمانی و درگیریهای قدرت میان والیان و دولت مرکزی، گاه رونق اقتصادی را مختل میکرد.
از نظر اجتماعی، سلیمانیه شهری بود که هم ساختار عشیرهای و روستایی پیرامونش را بازتاب میداد و هم مرکزیت شهری و فرهنگی در حال رشد داشت. خاندان بابان، بهویژه در قرن نوزدهم، به آموزش، مدارس دینی و ترویج فرهنگ کردی توجه کردند.
شخصیتهایی چون نالی، سالم و کُردی، شاعرانی بودند که در این دوره در سلیمانیه بالیدند و زبان و ادبیات کردی را شکوفا کردند.
نظام اجتماعی مبتنی بر طبقه حاکم (امیران بابان و وابستگانشان)، روحانیون و مدرسان مدارس مذهبی، بازرگانان، پیشهوران، و روستاییان اطراف بود. زنان در ساختار عشیرهای و شهری، اگرچه از نظر حقوقی و سیاسی جایگاه محدودی داشتند، اما در اقتصاد خانوادگی و صنایع دستی نقش موثری ایفا میکردند.
زوال بابانها
دولت عثمانی همواره در پی کاهش استقلال بابانها و دیگر امارتهای کردی بود. در نیمه قرن نوزدهم با اصلاحات تنظیمات، بسیاری از امتیازات محلی لغو شد و اداره سلیمانیه بهتدریج به دست مقامات مستقیم عثمانی افتاد. این تغییر موجب ضعف اقتدار سنتی بابانها، افزایش فشار مالیاتی، و گاه مهاجرت نخبگان فرهنگی به دیگر شهرها شد. در همین حال، ظهور امپراتوری قاجار در شرق و رقابتهای مرزی با عثمانی نیز وضع اقتصادی و اجتماعی منطقه را متأثر میکرد.
سلیمانیه در دوره عثمانی شهری در میانه سنت عشیرهای و اقتدار دولت مرکزی بود، که با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی، به مرکز مهم فرهنگ کردی و یکی از نقاط کلیدی حیات اجتماعی کردها بدل شد.
سلیمانیه را پایتخت فرهنگی اقلیم کردستان قلمداد کردهاند. گذار از دوران ظلمانی حکومت جنایتکاران به وضعیت نوینی که مردم و نهادهای مدنی در آن نقشی اثرگذار دارند اتفاقی بزرگ است.
