🔻 بازار کردستان:
در اقلیم کردستان، ترکیه بهعنوان شریکی اقتصادی و منبع کالا و سرمایه، جایگاهی ذینفوذ در میان رقبای منطقهای یافته است. این وابستگی اقتصادی، همزمان فرصتهای توسعه و خطرهای وابستگی را به همراه دارد. شهرهایی مانند اربیل و دهوک بهشدت از سرمایهگذاریهای ترکیه بهره بردهاند، اما این حضور گسترده، فضای بینابینیای ایجاد کرده که در آن کردها در حال مشاجره دائمی با هویت و منافع خود هستند.
بازرگانان ترکیهای حدود ۹میلیارد دلار در بخشهای مختلف صنعتی اقلیم کردستان سرمایهگذاری کردهاند که در این میان بازار اصلی نساجی و پوشاک اربیل بهطور گسترده در دست شرکتها و محصولات ترکیهای است.
ترکیه، بزرگترین منبع سرمایهگذاری خارجی مستقیم (FDI) در اقلیم محسوب میشود. آمار رسمی نشان میدهد که در سال ۲۰۲۴، حدود ۱٬۹۰۰ شرکت ترک در اقلیم حضور داشتهاند. مرز زمینی طولانی میان اقلیم کردستان و ترکیه باعث شده واردات کالا (بهویژه پوشاک، مواد غذایی، لوازم خانگی) سریع و کمهزینه باشد.
این مزیت، قیمت تمامشده را نسبت به کالاهای اروپایی یا آسیای دور پایینتر میآورد. محصولات ترکیه معمولاً کیفیتی بالاتر از کالاهای ارزان وارداتی از چین دارند و در عین حال از نظر طراحی و بستهبندی مدرن هستند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان ترک، سلیقه مصرفکنندگان کرد را در مدلها، رنگها و اندازهها بهتر از رقبای دیگر درک کردهاند. اگرچه نوساناتِ هزینه تولید در ترکیه (تورم، نرخ ارز) میتواند بر قیمت نهایی صادرات تأثیر بگذارد و رقابتپذیری را کم کند.
همچنین بسیاری از فروشندگان و نمایندگان تجاری در اربیل و سلیمانیه به زبان ترکی یا کردی-ترکی مسلطاند، که خرید را برای مردم سادهتر میکند.
دولت و شرکتهای خصوصی ترکیه طی دو دهه گذشته سرمایهگذاری سنگینی در بازار اقلیم کردهاند: افتتاح مراکز خرید، ایجاد انبارهای محلی، و برگزاری نمایشگاههای تجاری.
برخی برندها حتی خط تولید یا مونتاژ در داخل اقلیم دارند که اعتماد به محصول را بیشتر میکند.
عبارت «Made in Turkey» برای بسیاری از مصرفکنندگان در اقلیم به معنای کیفیت خوب، مد روز، و قیمت منطقی است.
حضور پررنگ گردشگران کردستان در شهرهای ترکیه (استانبول، آنتالیا، وان) باعث شده تجربه خرید مستقیم از ترکیه به عادت و معیار ذهنی آنان تبدیل شود.
در مقابل، کالاهای ایرانی، بهرغم نزدیکی مرزی، بهدلیل مشکلات کیفیت، طراحی یا محدودیتهای صادراتی، سهم کمتری نسبت به ترکیه دارند.
کالاهای اروپایی و ژاپنی گرانتر و کمتر در دسترساند، و کالاهای چینی بیشتر در بخش ارزانقیمت بازار رقابت میکنند.
مصرف، استعمار نوین
اگر بخواهیم با تکیه بر تحلیل هومی بابا (Homi K. Bhabha) متفکر هندیتبار، رویکرد مردم اقلیم کردستان به ترکیه را بررسی کنیم، باید مفاهیم کلیدی نظریه او مانند ابهام هویت، تقلید (Mimicry) و ابهام فرهنگی (Cultural ambivalence) را به کار گیریم.
هومی بابا تأکید میکند که در بستر استعمار، فرهنگ تحت سلطه نه کاملاً در برابر فرهنگ غالب مقاومت میکند و نه بهطور کامل آن را میپذیرد، بلکه در یک «فضای بینابینی» قرار میگیرد. استعمار نوین از طریق اقتصاد، سرمایهگذاری و مصرف عمل میکند، نه لزوماً اشغال نظامی.
در اقلیم کردستان، ترکیه همزمان یک قدرت اقتصادی – سیاسی متنفذ و مداخلهگر و یک الگوی مدرنیتۀ مصرفی است.مردم، بهخصوص طبقه متوسط شهری، در مصرف کالا، مد، و سبک زندگی ترکیهای، هم مقلد هستند و هم تفاوت خود را حفظ میکنند.
در نظریه بابا، «تقلید» هرگز کپی کامل نیست؛ بلکه ترکیبی است حامل شباهت و تفاوت که در نهایت موجب شکاف در ساختار قدرت غالب میشود.
اقلیم کردستان، ترکیه را بهعنوان منبع کالا، سرمایهگذاری و حتی الگوهای فرهنگی میپذیرد، ولی این پذیرش با نوعی مرزبندی هویتی همراه است. این وضع باعث شکلگیری فرهنگی میشود که در ظاهر به ترکیه نزدیک است (برندها، مراکز خرید، معماری شهری) ولی در زیرلایه، بازتولید هویت کردی و فاصلهگذاری سیاسی هم جریان دارد.
فرهنگ استعمارزده در قبال قدرت مسلط همواره رویکرد دوگانه دارد: تحسین و بدگمانی. از یک سو، ترکیه بهعنوان منبع کار، سرمایه و کالا، مورد استقبال است. از سوی دیگر، سابقه تاریخی سرکوب کردها در خود ترکیه و مداخلات سیاسی آن در اقلیم، حس بیاعتمادی و حتی مقاومت فرهنگی را زنده نگه میدارد.
در نتیجه ممکن است مردم عاشق سریالهای ترکی و محصولات ترک باشند، اما در عرصه سیاسی و هویتی، با انتقاد و فاصلهگذاری عمل میکنند. ترکیه با حضور اقتصادی گسترده در بازار اقلیم، شبکهای از وابستگی متقابل ظاهری ایجاد کرده که در عمل موازنه قدرت را به سود خود نگه میدارد. این وابستگی باعث میشود مقاومت فرهنگی بهجای مقابله مستقیم، بیشتر به صورت بازتعریف نمادها و تقویت هویت قومی و ملی خود ر ا نشان دهد.
